16 دی 1395
یکی از وزرای معتصم برای خود قصر بلندی ساخته بود و مشرف به خانه های اطراف و پیوسته در آن قصر می نشست و از در و پنجره زنان و دختران همسایه را تماشا میکرد. از اتفاق روزی چشمش به دختر یکی از همسایگان افتاد که بسیار زیبا و خوش اندام بود و از قامتی فریبنده… بیشتر »
2 نظر
16 دی 1395
سختی جان کندن و حسرت از دست دادن دنیا به دنیا پرستان هجوم آورد.!!!
بدن ها در سختی جان کندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز می دارد و او در میان خانواده اش افتاده، با چشم خود می بیند و با گوش… بیشتر »