05 آبان 1397
اربعین آمده، زینب کبری (س) دارد می آید،او یک دنیا خاطره دارد. فرصت کافی برای گریه کردن نداشته است،به او مهلت صحبت کردن و درد دل با برادرش ررا ندادند،از شام برای برادرش سوغات آورده. سوغاتیهای او بدن های کبود و صورتهای سوخته و بدنهای لاغر و نحیف بچه های… بیشتر »
نظر دهید »
03 آبان 1396
شب شهادت حضرت رقیه (س) در شام،شام غریبان واقعی کاروان کربلاست. تمام غریبان اگر دفتر خاطرات همراهان این سه ساله را بخوانند، غریبی خود را فراموش میکنند….. رقیه جان! سر بابا را چطور نشانت دادند؟ وقتی سر بابا را دیدی چطور نگاه میکردی؟ به کجای صورت… بیشتر »
27 خرداد 1396
خرما به دوش نیمه شبها دل بریده است!!!!!!!خداحافظ تو ای مولای عالمزداغت شد دل عالم پر از غمخدا حافظ تو ای بابای زینببببن جانها زداغت گشته بر لبخداحافظ تو ای در خون نشستهتو ای نان آور و باب یتیمانشب بیست و سوم ماه رمضان است،چهار شب است که مسجد و محراب کو… بیشتر »
23 خرداد 1396
زبان حال دختر با پدر:به جنت می روی با حال خستهشوی مهمان یک پهلو شکستهزبس مشتاق دیدار خدائینگاهت میزند حرف جدائیببین ذکر لبم أمن یجیب استبگو به مادرم زینب غریب استالسلام علیک یا ابا الحسن.... بیشتر »
23 خرداد 1396
آسمان از غم گریبان چاک کنفاطمه! دستی برون از خاک کنهمسرت افتاده در محراب خونخون رخسار علی را پاک کن بیشتر »