عکسهای رهبری
سواد رسانه ای یعنی چه؟!
روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».
برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد.
رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.
همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.
شب شهادت حضرت رقیه (س) در شام،شام غریبان واقعی کاروان کربلاست.
تمام غریبان اگر دفتر خاطرات همراهان این سه ساله را بخوانند، غریبی خود را فراموش میکنند…..
رقیه جان!
سر بابا را چطور نشانت دادند؟
وقتی سر بابا را دیدی چطور نگاه میکردی؟
به کجای صورت بابا خیره شده بودی؟
وقتی چشمان کوچکت به رگهای بریده گلوی بابا افتاد ،چه کردی؟
چشمانت چند دقیقه توانست بابا را مهمان کند؟
وقتی با بابا حرف می زدی اطرافیانت چه میکردند؟
چشمان عمه زینب (س) به کجا دوخته شده بود؟
وقتی روی زمین افتادی آیا اطرافیان فرصت پیدا کردند مقداری آب به لبان خشکیده ات برسانند یا نه همچون بابا با لب تشنه جان دادی؟
آیا اطرافیان سر بریده بابا را می بوسیدند یا روی جسد بی جان تو عزاداری می کردند؟
بالاخره این بدن سه ساله را چطور غسل دادند؟
چند جای بدنت رقیه سه ساله همچون مادرت فاطمه (س) زخمی و کبود شده بود؟؟؟
یا رقیه….
دست من و دامان تو…
درد من و درمان تو…
خوش به حال دل من ،مثل تو دارد آقا جان…
این هم هدیه ای که از دفتر مقام معظم رهبری (دامت برکاته) برای ازدواجم ارسال فرمودند.
دل بهونه گرفته
کجا لونه گرفته ؟؟
مرغ دلم تومحنت، آشیونه گرفته
ای محبتت،آب و دونه دل من
روی گنبدت ،آشیونه دل من
دلم مثل کبوتر،گرفته از شما پر
میخواد زبون بگیره،بگه غریب مادر!
جان مادرت از تو ایوون طلا ،بال و پر بده تا برم به کربلا
اشکها مثل ستاره رو صورتها میباره
چون حرمت همیشه بوی مدینه داره
یا امام رضا !حج فقرا توئی
هم مدینه، هم اوج کربلا توئی
توحرمت همیشه ،دل میشه،مثل شیشه
هیچ کسی دست خالی ،از اینجا رد نمیشه
یا امام رضا! درد ما رو میدونی
یا امام رضا !روتو برنگردونی
نویسنده: کوثر نهاوند،(مهاجرإلی الله بِشِهابِ قبس)
ای دوست!!!!
تو همان شقایق معروف شعر خوب سهرابی!!!
تا تو هستی زندگی باید کرد!!!