تفألی بر حافظ در ماه محرم
تفألی بر حافظ در ماه محرم
غزل زیر یک از مشهورترین سروده های حافظ است که خواجه شیراز در آن رابطه ی بسیار زیبا و معنا داری میان قیام ابا عبدالله الحسین (ع) و قیام مهدی موعود را بیان میکند .در این سروده حافظ ابتدا عشق و ارادت خود به امام حسین (ع) و مظلومیت ایشان و یاران بزرگوارش رابه زبان می آورد، سپس دلتنگی های خود را از دنیا با امام عصر (عج) نجوا می کند و از او مدد می خواهد و برای ظهورش دعا می کند. و در انتها اعتقاد خود را به یکی از باورهای تشیع یعنی مسئله ی شفاعت در روز محشر بیان میکند.
زان یار دل نوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یارب مباد کس را مخدوم و بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت
چشمت به غمزه مارا خون خورد،می پسندی؟
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سر ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زینهار از این بیابان وین راه بی نهایت
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه ی عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در این بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ
قرآن زبر بخوانی در چهار ده روایت