رهروان عشق

رهروان عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • رهروان عشق

سه خواسته امام سجاد (ع) از یزید بن معاویه (لعنة الله علیه) درشام

24 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

سه خواسته امام سجاد (ع) از یزید بن معاویه (لعنة الله علیه) درشام
امام سجاد(ع) فرمود: اول اینکه یک بار دیگر چهره سرور و مولایم حسین(ع) را ببینم تا از آن بهره بگیرم و به او بنگرم و با او وداع کنم.
دوم اینکه هر چه از ما به تاراج برده اند به ما بازگردانی
سوم اینکه اگر تصمیم به کشتن من داری،کسی را با این زنان بفرستی تا آنان را به حرم جدشان بازگرداند
یزید ملعون:چهره پدرت را هرگز نخواهی دید!!!! اما درباره کشتن تو از تو گذشتم و زنان را کسی جز تو به مدینه نخواهد برد.
و اما آنچه از تو ستانده اند به جای آنها چندین برابر قیمتشان می پردازم.!!!!!
امام فرمود: مال تو راکه نمیخواهیم و ارزانی خودت،اموال تاراج شده خود را ازتو خواستم،زیرا در آن پارچه ای دست باف فاطمه(س)، دختر محمد(ص) و مقنعه و گردنبند و پیراهنش بود
یزید دستور بازگرداندن آنها را داد و دویست دینار نیز بر آن افزود
امام سجاد(ع) آن را گرفته و بین فقیران و مستمندان تقسیم کرد
لهوف ص184
#بیرق_عزاء

1476552868_2.gif

 4 نظر

اندکی تأمل!!!!!!

24 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

اندکی تأمل
ابن لهیعه از ابو الأسود محمد بن عبدالرحمن روایت میکند:
راس الجالوت(بزرگ یهود) مرا دید وگفت:به خدا سوگند! بین من و حضرت داود(ع)هفتاد پدر فاصله است،ولی یهودیان در برخورد با من مرا بزرگ میدارند و احترام میکنند!!!!!!!!!!،در حالی که بین شما و پیامبرتان فقط یک پدر فاصله بود که فرزندش را کشته و به شهادت رسانیدند
#اینجا_دارالإرشاد_است
#محرم95
#بیرق_عزاء

 نظر دهید »

قصه اسیری اهل بیت امام حسین(ع)

24 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

قصه اسیری اهل بیت امام حسین(ع)
یزید دستور داد اهل بیت امام حسین(ع) را در شام به منزلی ببرند که نه از گرما در امان بود ونه از سرما.
آنجا ماندند تا آنکه صورتهایشان پوست انداخت و در تمام مدت اقامت در آن شهر بر حسین(ع) نوحه میکردند.
سکینه میگوید روز چهارم اقامت در آن مکان، در خواب دیدم:
زنی در هودجی سوار است در حالی که دستانش بر سر قرار داشت،نامش را پرسیدم گفتند: فاطمه دختر محمد(ص) و مادر پدر توست
گفتم: به خدا سوگند به سویش میروم و از رفتاری که با ما کردند آگاهش میکنم.
به سرعت دنبال او رفتم تا به او رسیدم. روبه رویش ایستادم و گریسته و گفتم:
مادرم! به خدا حقمان را انکار کردند.
ای مادر! به خدا جمع ما را پراکندند
ای مادر! به خدا سوگند حرمت ما را مباح شمردند
،ای مادر! به خدا سوگند پدرمان حسین(ع) را کشتند
به من فرمود:دیگر سخنی مگو ای سکینه،که رشته های قلبم را گسستی و جگرم را مجروح کردی،
این پیراهن پدرت(حسین (ع) ) است که از من جدا نخواهد شد تا آنکه خدا را با آن ملاقات کنم
لهوف ص 178
#محرم95
#بیرق_عزاء

1476545754_.jpg

 1 نظر

اندکی تأمل!!!!! عزاداران امام حسین(ع)!!!!!

23 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

اندکی تأمل!!!!! عزاداران امام حسین(ع)
گریه امام سجاد(ع) بر امام حسین(ع)
یکی از غلامان امام سجاد(ع) میگوید: روزی امام (ع) به بیابان رفت و من نیز به دنبالش رفتم،دیدم بر سنگی سخت سجده کرده است،چون ایستادم و گوش فرا دادم صدای ناله و گریه اش را شنیدم و اینکه شمردم هزار بار این ذکر شریف را به زبان آوردند:
لا إله إلا الله حقا حقا،لا إله إلا الله تعبدا و رقا،لا إله إلا الله إیمانا و صدقا
سپس سر از سجده برداشت در حالی که چهره و محاسن مبارکش از اشک چشمانش خیس شده بود،عرض کردم سرورم! آیا هنگام پایان یافتن اندوه و کاهش گریه هایت فرا نرسیده؟؟
فرمود: وای برتو!یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم(ع) پیامبر و پیامبر زاده بود که دوازده تا پسر داشت،خداوند یکی از فرزندانش را پنهان کرد،موی سر او از اندوه سپید شد و پشتش از غصه خم شد و چشمانش از گریه نابینا شد،در حالی که فرزندش در این سرای دنیا زنده بود
ومن دیدم پدر وبرادر و هفده نفر از خاندانم کشته بر زمین افتاده اند،چگونه اندوهم تمام شود و گریه ام کاستی یابد؟؟
لهوف ص 197
#محرم95
#بیرق_عزاء

1476465552aksgif_ir_shahadateh_emam_sajjad___________721.gif

 1 نظر

اندکی تأمل!!!!! عزاداران امام حسین(ع)!!!!!!!

23 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

اندکی تأمل!!!!! عزاداران امام حسین(ع)
گریه امام سجاد(ع) بر امام حسین(ع)
از امام صادق(ع) روایت شده که امام سجاد(ع) بر پدر بزرگوارش 40سال گریست،روزهایش را به روزه و شبهایش را به نماز میگذراند
هنگام افطار،غلام حضرت ،غذا و آب می آورد و برابر او می گذاشت و میگفت:مولایم تناول بفرمائید
حضرت می فرمود:فرزند رسول خدا(ص) گرسنه کشته شد،فرزند رسول خدا(ص) تشنه کشته شد،پیوسته این گفته را تکرار می کرد و می گریست تا آنکه غذایش از اشک هایش تر میشد ونوشیدنی آن حضرت نیز با اشک می آمیخت و همواره اینچنین بود تا آنکه به لقای خدای عزوجل پیوست
لهوف ص 197
#بیرق_عزاء
#محرم95

1476463922_.gif

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 31
  • 32
  • 33
  • ...
  • 34
  • ...
  • 35
  • 36
  • 37
  • ...
  • 38
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 62
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

موضوعات

  • همه
  • احکام نو پدید
  • اخبار
  • به سوی ظهور
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • حجاب و عفاف
  • درباره مدیر
  • دفاع مقدس
  • دلنوشته ها
  • دینی
  • دینی،سیاسی
  • دینی،مذهبی،سیاسی
  • روز مادر
  • سواد رسانه ای
  • سیاسی
  • سیاسی
  • سیاسی،دینی
  • عکس نوشته
  • عکس نوشته ها
  • مذهبی،دینی
  • نسیم خدا
  • نوروز 96

آیتم ها

  • مداحی توسل به امام رضا (ع)
  • حاجی هارداسان
  • حاجی هارداسان
  • ختم مجازی
  • آموزه های شهیدجمهور
  • شهید جمهور ازدیدگاه رهبری معظم
  • پیرمرد زنبیلی
  • پیرمرد زنبیلی
  • مهردوسویه
  • گمشده حرم
  • امیربودی،کبیر بودی
  • حدیث ناب
  • احکام آرایشهای نوپدید
  • عکس نوشته پیام رهبر انقلاب به مناسبت صدمین سالگشت حوزه علمیه
  • پیام رهبر انقلاب به مناسبت یکصدمین سالگرد تاسیس حوزه
  • زیارت خاص
  • سه ضمانت
  • ذکر نامه دل
  • شیخ صدوق دعایی مستجاب کرامتی جاودان
  • آیینه روشن رضا

کاربران آنلاین

  • نورفشان
  • رهگذر

ساعت

ساعت فلش

کد موس یا ضامن آهو

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس