تقدم فرمان زنده بر قانون مکتوب
🚦 تقدم فرمان زنده بر قانون مکتوب
در جادهی زندگی، همانطور که رانندهای موظف است آییننامهی راهنمایی و رانندگی را رعایت کند، انسان نیز در مسیر زیست معنوی و اجتماعی خویش، به قوانین و اصولی پایبند است که گاه در قالب اخلاق، گاه در قالب فقه و گاه در شکل عرف و قانون جلوه میکنند. اما همانطور که در خیابان، گاهی فرمان پلیس از متن آییننامه فراتر میرود و باید اطاعت شود؛ اگر چه خلاف قاعدهی مکتوب باشد، در مسیر استنباط احکام نیز گاه فرمان مجتهد بر قواعد اصولی مقدم میشود.
در علم اصول، روایت ضعیف را باید کنار گذاشت؛ چون سندش لرزان است و نمیتوان بر آن بنای استنباط نهاد. اما گاه میبینی که علما بر اساس همان روایت فتوا دادهاند، چون شهرت فتوایی، ضعف سند را جبران کرده است و گاه برعکس، روایتی قوی و مستند وجود دارد، اما علما از آن اعراض کردهاند؛ یعنی با آن مخالفت کردهاند، چون در عمل و فتوایشان ردّی از آن نیست.
در هر دو صورت، آنچه تعیینکننده است، فرمان مجتهد است؛ نه صرفاً قواعد خشک اصولی. همانطور که در خیابان، اگر پلیسی ایستاده باشد و خلاف جهت آییننامه دستور دهد، راننده موظف است از او اطاعت کند. چون او ناظر بر شرایط واقعی و لحظهای است، نه صرفاً بر متن مکتوب.
در واقع آییننامهها، چه در رانندگی و چه در فقه، چراغ راهاند؛ اما فرمان نهایی، گاه از سوی کسی صادر میشود که شرایط را بهتر از متن میفهمد و اینجاست که عقل، تجربه، و تشخیص زنده، بر قاعدهی جامد غلبه میکند.
#نقد
#به_قلم_خودم
✍🏻مریم قپانوری
