چگونه یلدایی خاص برگزار کنیم؟
شب بلند غفلت
هر سال، شب یلدا که میرسید، کارفرما با شور خاصی بستههای معیشتی و کمکهزینهای آماده میکرد؛ بستههایی که با نیت خیر بین کارگرانش پخش میشد تا شاید سفرهی آنها را رنگینتر کند. گمان میکرد که با این حرکت، دلهای خسته را شاد کرده و رسم انساندوستی را بهجا آورده است.
اما صبح بعد از یلدا، هنگام پرداخت حقوق، موعد را به تأخیر میانداخت؛ ده روز پس از چله. گویی تصورش این بود که آجیل و تخمه میتواند جای نانِ شبِ تأخیرخورده را بگیرد.
نمیدانم در دلش چه میگذشت، ولی خانهای که شام شب ندارد، با شیرینی و سرخوشیِ مراسم نمیشود گرم کرد. این است راز تلخ روزگار ما: اصل را رها کردهایم و به فرع چسبیدهایم؛ واجب را نادیده گرفتهایم و در مستحب غرق شدهایم.
چه بسیار انسانهایی چون او که دلشان میخواهد کار خیر کنند، اما راه را نه از دلِ عملِ درست، بلکه از ظاهرِ نیک طلب میکنند، غافل از اینکه نیکیِ حقیقی در ادا کردن حق مردم است، نه در بخشیدنِ چیزی که جای آن حق را نگیرد.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله بهجت را؛ جملهای داشت که همچون چراغی روشنگر بود:
«انجام واجبات، ترک محرمات.»
نسخهای کوتاه، اما برای همهی عمر.
بیایید این شب یلدا، پیش از آنکه به فکر بلندترین شب و کوتاهترین روز باشیم، به فکر روشنایی دلها باشیم؛ به جای پرداختن به مستحبات، به واجبات بازگردیم؛ به حقالناس، به صداقت در کار، به وفای وعده، به پرداخت بهموقع مزدها و حق فراموششدهی انسانها.
#نقد
#به_قلم_خودم
#رها_نویسی
✍🏻مریم قپانوری
