زبان حال دختر با پدر:به جنت می روی با حال خستهشوی مهمان یک پهلو شکستهزبس مشتاق دیدار خدائینگاهت میزند حرف جدائیببین ذکر لبم أمن یجیب استبگو به مادرم زینب غریب استالسلام علیک یا ابا الحسن.... بیشتر »
خدایا امشب شب نوزدهم است همان شبی که شنیدن نامش دل زینب (س) و ام کلثوم (س) را به لرزه در می آورد،اما شنیدن نامش سراسر وجود أمیر مؤمنان (ع) را غرق شادی و سرور می سازد.!!!!!!! آری آن آقائی که عمری در انتظار شهادت نشسته بود،اکنون به آرزوی دیرینه اش می رسد… بیشتر »
پس می زنم لحظه ها را…. تا برسم به بلندای آغوش مردانه ات… که در آغوشم بگیری… ومن دنیایم را ببازم در پس عطر تنت…. مرد من! مهربانم! مخاطب عاشقانه های من! زن نبوده ای که بدانی دستهای مردانه ات که در دستم باشد حکم دنیا را برایم… بیشتر »
خرما به دوش نیمه شبها دل بریده است!!!!!!!خداحافظ تو ای مولای عالمزداغت شد دل عالم پر از غمخدا حافظ تو ای بابای زینببببن جانها زداغت گشته بر لبخداحافظ تو ای در خون نشستهتو ای نان آور و باب یتیمانشب بیست و سوم ماه رمضان است،چهار شب است که مسجد و محراب کو… بیشتر »