همسفر کربلا
همسفر
در امتداد جادههای خاکی عشق، جایی میان نخلهای تشنه و آسمانِ منتظر، زائران با دلهایی لبریز از شوق، گام برمیدارند. هر قدمشان نجواییست از عهدی دیرینه، هر نگاهشان تمنای دیدار یاری غایب.
و او، امام زمان، در میانشان قدم میزند؛ بیآنکه همه ببینند، اما همه حس میکنند. نسیم حضورش در جانها میوزد، آرام و بیصدا، چون نوری که شب را میشکافد. گامهایش همنوا با دلهای عاشق، نگاهش سایهبان خستگیها، و لبخندش مرهم راههای دور.
زائران، با پای دل آمدهاند؛ با اشکهایی که خاک مسیر را تبرک میکند، با ذکرهایی که در سکوت جاریست. و امام، با نگاهی از جنس ابدیت، همراهشان است؛ نه از دور، که از نزدیکترین فاصلهی ممکن: فاصلهی دل تا دل.
در این مسیر، هر زائر، مسافریست از خویشتن به حقیقت؛ و هر قدم، دعوتیست به ظهور. شاید همین همقدمیهاست که صبح ظهور را نزدیکتر میکند…
#به_قلم_خودم
✍🏻مریم قپانوری




