حواسمان باشد جابر را ندزدند!!!
آدم های بزرگ و اساتید بنام از روی شاگردان شان شناخته میشوند،مثلا میگویند:
امام خمینی (ره)از شاگردان آیت الله بروجردی بوده است و یا اینکه دکتر حسابی از شاگردان انیشتین بوده است و ما مقام و منزلت آن استاد را می فهمیم و درک میکنیم. حالا حساب کنید امام صادق (ع)که چهار هزار شاگرد نخبه و بنام داشتند، مثلا همین جابر بن حیان را در نظر بگیرید.
هر جا حرف از شیمی باشد اسم جابر هم هست و افتخار ما ایرانی هاست که جابر یک دانشمند ایرانی است. کسی که بسیاری از روابط و معادلات شیمی را به صورت یک قانون مدون کرد و سر از کنش و واکنش های شیمیائی درآورد.
البته هر چیز ارزشمند را باید درست و حسابی نگه داری کرد.خیلی از غربی ها،جابر را به عنوان یک ایرانی نمیشناسند و او را عرب میدانند،بعضی ها هم پا را فراتر گذاشته و جابر را اندلسی معرفی کرده اند.آخر خراسان کجا و اندلس کجا؟ به هرحال باید مواظب مفاخرمان باشیم و چهار چشمی بپائیم شان که کشورهای دیگر به نام خودشان ثبت نکنند.
دایره المعارف بریتانیا در مورد جابر مینوسند:"جابر از شاگردان امام بوده،همه ی علم ها را از امام کسب کرده و از دانشمندان بنام قرن دوم است،ولی معلوم نیست شیمی را از امام یاد گرفته باشد!!"(1)
ظاهرا نه تنها باید مواظب سرقت مفاخرمان باشیم باید مواظب اساتید و مذهب مان هم باشیم! آخر مگر میشود جابر،که همیشه وهمه جا همراه امام بود و مثل یک خانه زاد در خدمت ایشان بود، امام را که مظهر دانائی و علم بیکران بوده است رها کند و برود جای دیگر علم شیمی فرا بگیرد؟! خود جابر در چند جا محکم و قاطع بیان کرده است که هرچه آموخته ،از محضر امام آموخته بوده و جز ایشان استادی نداشته است.
با یک کم فکر هم میشود به نتایج روشنی رسید،چراکه همه دانشمندان و بزرگان آن عصر از شاگردان امام بوده اند که در سرتاسر گیتی پخش شده و به آموزش مشغول بودند.
حالا خوب است که جابر اول همه گفته هایش بیان کرده:
“قال سیدی جعفر الصادق (ع)”
یعنی مولا و بزرگ من امام فرموده است، ولی مگر رها میکنند؟!
میگویند:منظور امام نیست و جابر این همه ارادت را به جعفر برمکی داشته و منظورش او بوده است.
خلاصه آشفته بازاری است در تاریخ.! بِکِش بکِش عجیبی است در سرقت بزرگان و دانشمندان!
این حرف ها راکه رها کنیم یک نتیجه خوب می گیریم:"همه دنبال دزدیدن طلا هستند،نه سرقت یک کیلو سیب زمینی.
وقتی همه مدل،دوست دارند شاگرد امام ما را بدزدند و به نام خودشان ثبت کنند،ما میتوانیم به بزرگی و ارزش دانشمند شیعه ی ایرانی مان افتخار کنیم و با غرور بگوئیم تازه این یکی از شاگردان امام صادق (ع) است!!
چهار هزار تا ! آفرین و هزار مرحبا به این استاد بزرگ که توانسته اند چنین شاگردانی را در میان بگیر و ببند خلیفه های عباسی تربیت کنند!!
اگر چه خلفای عباسی سعی میکردند خودشان را دوستدار امام نشان دهند ولی هرجا که توانستند مانع تراشی کرده و جلوی گسترش مکتب جعفری را بگیرند…
_________
(1):نقل از کتاب یک دانشمند واقعی ص 12
نویسنده: کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله بِشِهابِ قَبَس)