شیرینی سه جلد اصول کافی
شیرینی سهجلد اصول کافی
اوایل روزهای طلبگی، روزگاری که شور و شوقِ آغاز راه در دلها شعله میکشید، ما «بن کتاب» و کارت پارسیان داشتیم. بن کتاب، کارتی الکترونیکی بود که هر ماه یا شاید هر فصل، تنها بیست و پنج هزار تومان در آن شارژ میشد؛ مبلغی اندک، اما برای ما دنیایی از معنا و امید بود. هنوز به یاد دارم که آن کارت را در دست میفشردم و با شوقی کودکانه به کتابفروشی شهرمان میرفتم. روزی که توانستم با همان بیست و پنج تومان، سه جلد از کتاب شریف اصول کافی را بخرم، لحظهای بود که طعم شیرینیاش تا امروز در جانم مانده است؛ گویی گنجی بزرگ یافته بودم.
بعضی از همکلاسیهایم آن بن را نقد میکردند؛ ارزشش برابر یک گرم طلا بود و بسیاری ترجیح میدادند آن را به زر بدل کنند یا خرج معاش روزانه کنند. اما من، هر بار که اندک پولی به دستم میرسید، بیدرنگ آن را برای کتاب خریدن خرج میکردم. کتاب برایم کالایی مصرفی نبود، دریچهای به جهانهای تازه بود. سالها گذشت و من همچنان هر چه اندوخته داشتم، به کتاب میدادم و با ولع و عشق میخواندم.
اکنون، پس از سالیان، با انبوهی از کتابهای رنگارنگ و گوناگون سر و کار دارم؛ کتابهایی که هیچگاه قفسهای شایسته و کتابخانهای درخور نصیبشان نشد. آنها در گوشه و کنار خانه پراکندهاند، بیسامان و بیجایگاه، اما هر بار که نگاهشان میکنم یا گذری دوباره بر صفحاتشان دارم، روحی تازه در جانم دمیده میشود. این کتابها برای من یادگار روزهای شور، رنج، امید و شاهدان خاموشیاند که مسیر طلبگی و زندگیام را روایت میکنند.
#به_قلم_خودم
#سوژه_هفتگی
✍🏻مریم قپانوری
