رهروان عشق

رهروان عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • رهروان عشق

عکسهای رهبری

 

1473911938_1.jpg

زنگ تبلیغ.

16 تیر 1404 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

زنگ تبلیغ

سال گذشته به برکت وجود بچه ها و وام فرزند آوری وسیله نقلیه ای فراهم کرده بودیم.با خودم می گفتم چقدر خوب است که وسیله رفت و آمد از خودمان داریم.محرم را هر طور شده به تبلیغ خواهم رفت.این بهترین حالت ممکنی هست که برای خودم تصور می کردم.به طوری که اگر مجلسی رفتم و پاکتی ندادند حداقل وسیله نقلیه از خودمان داریم و دیگر کرایه ماشین نمی دهیم.و اما شب اول محرم شد،اما اتفاق تلخی افتاد و یکی از بچه ها راهی بیمارستان شد و تمام برنامه های تبلیغ به هم ریخت.
و اما چند روز پیش،گوشی همراهم زنگ خورد.خانم حاج آقا به مجلس روضه خودشان دعوتم کرد .این دفعه مجلسی در سی و پنج کیلومتری محل زندگیمان و در ساعت پایانی روز.وای خدای من چه مسافت طولانی آنهم با سه تا بچه کوچک!در فکر جمع و تفریق همین افکار بودم که ندایی از درونم گفت: “شاید هیچ طلبه ای نمیتواند این مجلس را برود و این بار این من هستم که در تضاد بین راحت طلبی و سختی بایدیکی را انتخاب کنم.گوشی را برداشتم و به دعوت حاج خانم لبیک گفتم.
روز اولی که رفتم، مجلس با یک ساعت تاخیر شروع شد.حوصله بچه ها و جمع به خاطر تاخیر سر رفته بودو این بار این بچه ها بودند که با بی حوصلگی مجلس را بهم ریختند.حاج خانم گفت از فردا به زحمت نیفتید.
روز پنجم محرم را در روستایی نزدیک به شهر و در ساعتی که این بار فقط اوج گرما بود دعوت به تبلیغ شدم.همراه همسر و بچه ها راهی روستا شدیم بچه ها در پارک روستا بازی می کردند و اما روز آخر این بار،بانی مجلس بود که مجلس را نیمه تمام گذاشت و در بستر بیماری افتاد.
همه این تماسها و رفت و آمدها فقط یک پیام برایم داشت:ارزش هر عملی به نیت آن است و خداوند متعال مارا به جهت نیت هایمان امتحان خواهد کرد و ما فقط مامور به تکلیفیم ونه مامور به نتیجه.
باشد که از امتحانات الهی سربلند بیرون بیاییم‌‌.
✍مریم قپانوری
#به_قلم_خودم
#روضه_های_حماسی

1751853283vocal_mic_3_.jpg

 نظر دهید »

مقتل نامه شهدای کربلا

14 تیر 1404 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

مصیبت حضرت علی اکبر(ع):در مقاتل نوشتند بدن مبارک حضرت اربا اربا شد.اربا اربا یعنی بدن مبارک را با عجله تیکه تیکه کردند از ترس اینکه مبادا اهل حرم برسند و جلوی اینکار اونها گرفته بشه بدن حضرت رو نا منظم تیکه تیکه کردند.

مصیبت حضرت قاسم (ع):در مقاتل نوشتند دوبار اسب بر بدن مبارک حضرت تاختند یکبار وقتی که زنده بود و یکبار وقتی که سر از بدن مبارکش جدا کردند.

مصیبت حضرت علی اصغر(ع):مقاتل نوشتند ابی عبدالله بند قنداقه علی اصغر را پاره کردند تا بچه راحت تر جان بدهد.
در شرح مقاتل نوشتن که علی اصغر همچون مرغ دست و پا میزدندو علی اصغر (ع)یکی از سه عزیزی است که ذبح شده اند در کربلا

مصیبت ابی عبدالله(ع): آنچه که در زیارت ناحیه آمده السلام علی مقطع الاعضاء

مقطع الاعضاء با اربا اربا فرق میکند،مقطع الاعضاءیعنی بدن مبارک ایشان را به صورت منظم تیکه تیکه کردند یعنی موقع شهادت ابی عبدالله کسی از هاشمیان نمانده بود و خیال دشمنان راحت بود بنابراین با خیال راحت بدن ابی عبدالله را تیکه تبکه کردند

سه شهید در کربلا ذبح شدند:حضرت علی اصغر(ع)،حضرت عبدالله بن الحسن(ع)و امام حسین(ع)
تنها شهیدی که دوبار اسب بر بدن مبارکشان تاختند حضرت قاسم (ع) بود.
الا و لعنت الله علی القوم الظالمین
#روضه_های_حماسی
#به_قلم_خودم
#روضه
#مقتل_خوانی

 نظر دهید »

روضه حماسی

14 تیر 1404 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

اضطرابِ حرم از تشنگے مشک تو نیست
بے علمدار شدن رنگ پریدن دارد.
#روضه_های_حماسی

 نظر دهید »

شان و مقام حضرت عباس (ع)

14 تیر 1404 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

💢 روضه شب و روز تاسوعا رو از زبان شهیدجمهور بشنوید

همین جمله برای فهمیدن مقام حضرت عباس کافیه

175170034129d8272af090e608ba90e61ae5f9730c.mp4

 نظر دهید »

پَر زَنان

13 تیر 1404 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

پَرزنان
روضه ها را با شرحی از گل یاس و شعری از احساس خواندم و اما باز نیامدی! اگرچه لایق دیدارت نیستم اما از عمو عباس خواندم ونیامدی!
آقاجان،دلم برای دیدنت بهانه می گیرد،روز جمعه با اشک های دانه دانه، ندبه سرمی دهد،از روزگار هجران خسته شده ام، ذکر لبهایم امن یجیب است.
اگر چه بیمار هستم مولای من! اما طبیبی را نمی خواهم.روزگار غریبی است در میان آشنایان فراوانی هستم اما به دردهای پنهان من، تو آگاهی و من طبیبی جز تورا نمی خواهم.
مرغ دلم پَر زَنان سوی جمکران می آرامد اگر چه کنج دلم غمگین است،یابن الحسن! طنین آهنگ دلنوازت کِی از کعبه بیرون می آید؟!
آقا جان!همه آرزوی من این است که بی دل و بی قرارت بشوم و برای دیدنت همچون ابن مهزیار بشوم!

بارالها عمر و صبرم به سر رسید و قلبم مالامال از غم شد اما او نیامد!
اللهم عجل لولیک الفرج
#روضه_های_حماسی
✍مریم قپانوری

1751654382img_20250704_141618_885.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 148
شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

موضوعات

  • همه
  • احکام نو پدید
  • اخبار
  • به سوی ظهور
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • حجاب و عفاف
  • درباره مدیر
  • دفاع مقدس
  • دلنوشته ها
  • دینی
  • دینی،سیاسی
  • دینی،مذهبی،سیاسی
  • روز مادر
  • سواد رسانه ای
  • سیاسی
  • سیاسی
  • سیاسی،دینی
  • عکس نوشته
  • عکس نوشته ها
  • مذهبی،دینی
  • نسیم خدا
  • نوروز 96

آیتم ها

  • تعویض شیفت
  • حمایت رهبری از پزشکیان
  • طرز تهیه آش ترخینه آنتی بیوتیک لُرها
  • عکس نوشته لیله المبیت
  • مُبصر اصلاحات
  • ترخینه، آنتی بیوتیک لُر‌ها
  • طبیب‌ُ دَوّار بِطِبّه، قصه‌ی من
  • من و پزشکی؛ از کاکتوس تا کالبد ملخ‌ها
  • برگ‌هایی که دیگر نمی‌ریزند
  • شمیم رضوان
  • طبیبان جان از حکمت بوعلی تا ایثار شهدا
  • از سلسله‌ی طلا تا حصن ولایت
  • روزگار بعد از نبی(ص)
  • هدیه ای به حرم برکتی درجان
  • هتل باباحبیب
  • خنجر آشنا بصیرت بیدار
  • لبخندصدرتی بر تخت سیاست
  • آیین رحمت و صلابت
  • هفت ماه سکوت یک لحظه یقین
  • شهر پرآب،مردم بی آب

کاربران آنلاین

ساعت

ساعت فلش

کد موس یا ضامن آهو

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس