شهربازی دنیا
شهربازی دنیا
شهربازی، بهراستی دلفریب است. هر انسانی، خواه کودک و خواه بزرگسال، در برابر رنگها، صداها و هیاهوی آن، دلباخته و مشتاق میگردد. هرچه عقل آدمی نارستر باشد، میل به بازی و سرگرمی در او افزونتر است و هرچه عقل سلیمتر و بصیرت ژرفتر گردد، رغبت به بازی فروکش میکند و نگاه از سطح به عمق میرسد.
دنیا نیز، در هیئت یک شهربازی عظیم، جلوهگری میکند. گاه انسان، همچون کودکی سبکبال، از پلکان قلعههای بادی آن بالا میرود، به گمان آنکه به قلهی مقصود رسیده است. اما همان قلعه، سرسرهای دارد که آدمی را بهراحتی از بلندای انسانیت به پستی غفلت میکشاند. بالا رفتنها و پایین آمدنها، در این میدان رنگ و صدا، گاه بیهدف و بیثمر است و انسان، اگر بیدار نباشد، در چرخهی بیپایان بازیها، گم میشود.
چرخوفلکها میچرخند، نورها چشمک میزنند و آدمیان در تب و تابِ تفاخر و تکاثر، به رقابت و نمایش میپردازند. اما خردمند، درمییابد که این میدان، منزل نیست؛ معبر است برای عبور و برای عبرت.
دنیا، با همهی زینتها و جلوههایش، پلی است که باید از آن گذشت؛ نه آنکه بر آن اقامت گزید و دل بست و چه زیباست آن آیهی شریف که پرده از حقیقت این شهربازیِ فریبنده برمیدارد:
﴿اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ …﴾(۱)
بدانید که زندگی دنیا، بازی و سرگرمی است…
پس ای رهپوی حقیقت! دل به بازیها مبند! از رنگها عبور کن و مقصد را در ورای این شهربازی بجوی که آنجا، نه بازی است و نه فریب؛ بلکه حقیقت است و قرار.
پ.ن:سورهی حدید،آیه ۲۰
#به_قلم_خودم
#نقد
✍🏻مریم قپانوری




