دیپلماسی میوهای
دیپلماسی میوهای
گلابی، این میوهٔ مظلوم و بیگناه،سالهاست که در سبد میوهها نشسته و بیسروصدا آب قندش را به جان آدمها ریخته است. اما ناگهان در پیچوخم تاریخ معاصر، تبدیل شد به نماد ختم برجام، مجلس ترحیم دیپلماسی و حتی گاهی بهانهای برای دعواهای جناحی.
گلابی، با آن پوست لطیف و گوشت شیرینش، نه تحریم میفهمد و نه مذاکره؛ فقط میخواهد خورده شود اما چه کنیم که در این روزگار، حتی میوهها هم سیاسی شدهاند.
خواص گلابی را که بخوانی، میبینی چقدر بیگناه است:
- تنظیمکننده فشار خون، مثل دیپلماتهای خوب.
- آرامبخش اعصاب، مثل توافقنامههایی که هیچوقت امضا نشدند.
- سرشار از فیبر، مثل وعدههایی که هیچوقت هضم نشدند.
- ضد التهاب، مثل سخنرانیهای آتشین که فقط التهاب آوردند.
اما حالا گلابی شده نماد «برجام نافرجام». هر وقت کسی از امیدهای بر باد رفته حرف میزند، یکی از گوشه مجلس میگوید: «یادت هست که گفتن گلابیهای برجام را میخوریم؟ حالا بیا و بخور!»
اکنون ما ماندهایم با گلابیهایی که نه خورده شدند و نه رسیدند، فقط پوسیدند در انبار وعدهها.
اما در پایان، بیایید کمی عمیقتر نگاه کنیم؛ گلابی، خودش هیچ تقصیری ندارد،
برجام، خودش یک واژه است و واژهها، بیجهتاند مگر ما به آنها جهت بدهیم.
این ما هستیم که از «گلابی» نماد امید یا حسرت میسازیم. این ما هستیم که به «برجام» معنای پیروزی یا شکست میدهیم و این ما هستیم که میتوانیم از دل نافرجامیها، درس بگیریم، نه فقط طعنه.
پس شاید وقتش باشد گلابی را دوباره در سبد میوههایمان قرار دهیم نه در سبد تحلیلهای سیاسی و برجام نافرجام را در حافظهمان نگه داریم، نه در سفرهٔ طنز.
#به_قلم_خودم
#نقد
#طنز_سیاسی
✍🏻مریم قپانوری
