عکسهای رهبری


تقدیم به سادات گرانقدر رواق کوثرنت
پرستیژ فرماندهی
راوی: سیدکاظم حسینی
خاطرات شهید برونسی
علاقه خاصی هم نسبت به حضرت زهرا(س) داشت.هم نسبت به سادات وهم فرزندان ایشان. عجیب هم احترام هر سیدی را نگه میداشت،یادم نمی آید توی سنگر،چادر،خانه،یا جای دیگر باهم رفته باشیم و او زودتر از من وارد شده باشد.حتی سعی میکرد جلوتر از من قدم برندارد.
یکبار با هم خواستیم برویم جلسه.پشت دراتاق رسیدیم،طبق معمول مرا فرستاد جلو وگفت بفرما.
نرفتم تو.بهش گفتم اول شما برو.
لبخندی زد وگفت: توکه میدونی من جلوتر از سید جائی وارد نمیشم.
به اعتراض گفتم: حاج آقا اینجا دیگه خوبیت نداره که من اول برم!
گفت برای چی؟
گفتم: ناسلامتی شما فرمانده هستی،اینجا هم که جبهه است وبالاخره باید* ابهت وپرستیژ فرماندهی* حفظ بشه.
مکثی کرد و زود ادامه دادم: اینکه من جلوتر برم*پرستیژ* شما رو پائین می آره.
خندید وگفت: اون پرستیژی که میخواد با بی احترامی به سادات باشه میخوام اصلا نباشه!!
منبع: پر تیراژترین کتاب دفاع مقدس: خاک های نرم کوشک نوشته سعید عاکف

#دفاع_مقدس
تقدیم به همه مداحان و نوکران ابی عبدالله (ع)
شهید شاخص
مداح شهید سید رضا حسینی
فرازی از وصیت نامه مداح شهید سید رضا حسینی
تنها وصیت من به شما رفقای هیئتی ام این است که تا توان در بدن دارید به مجالسی که به نام* حضرت ابا عبدالله(ع)* منعقد میباشد اهمیت دهید….
نقل از همسر شهید
ماه، ماه محرم بود. طبق همیشه سید رضا تو هیئت برنامه داشت. به شدت مریض شده بود. گفت خانم من امشب نمیتونم برم هیئت. رفت وگوشه اتاق خوابید.
لحظاتی گذشت، سید هراسان از خواب بیدار شد.حالت عجیبی داشت. گفتم سید جان چی شده؟؟
گفت: باید برم هیئت! گفتم مگه حالت خوب شده؟ گفت: نه!!! اگه بمیرم هم باید امشب برم هیئت بخونم!!!
گفتم مگه چی شده؟؟؟
گفت أمر، أمر مادرمه! حضرت زهرا(س) اومد به خوابم!! گفتم: حضرت زهرا(س)؟؟
گفت: بله! تازه خواب به چشمام رفته بود که یه خانم جلیل القدری اومد نشست توی اتاقم ،گفت:
سید رضا! مگه نمیری برای حسینم بخونی

#شهدا
#شهدا_ناب_11
#وصیتنامه
شهیدخیر محمد سیاوشی
محل تولد:نهاوند/محل شهادت: دیوان دره/تاریخ شهادت:66/5/6
حال که با آغوش باز به استقبال شهادت میروم خدا را شاهد وناظر میگیرم.خدایا توشاهدی که من صرفا برای جنگیدن هجرت نکردم بلکه هدف اصلی مبارزه با هواهای نفسانی است.
خدایا یک بار جان خود را فدای تو کردن ارزشی ندارد.ای کاش صد بار زنده میشدم وصدها بار جانم را فدای تو میکردم
#شهدا
#شهدا_ناب_11
#وصیتنامه
شهید شیر محمد سیاوشی
محل تولد:نهاوند/محل شهادت:ماووت عراق/تاریخ شهادت:66/11/8
خدایا تورا شکر میگویم که به من توفیق شرکت در جنگ را دادی.خدایا!با چه زبانی تورا شکر گویم که هر چه دارم از خود توست.خدایا تورا به حق محمد وآل محمد(ص) قسم میدهم که مرا با بار گناه از دنیا مبر و*ساعت مرگ امام زمانم را به فریادم رسان*! خدایا! هر چه باشم بنده حقیری در میان رزمندگان اسلامهستم.خودم میدانم که با کوله بار گناه از دنیا میروم ولی خودت مرا خواندی،خودت مرا یاری کردی،پس خودت هم نجاتم بده!
من از زیادی کار زشتم میترسم.گناهانم زیاد است.
خدایا!ولی بزرگی توهم بی انتهاست.
خدایا!خودت شاهدی که من برابر خون شهدا وخانواده شهدا شب وروز زندگی برایم زندان شده است…..
#شهدا
#شهدا_ناب_11
#وصیتنامه
شهید نادعلی سیاوشی
محل تولد:نهاوند/محل شهادت: خرمشهر/تاریخ شهادت:66/5/10
پروردگارا!ای خدایی که آسمانها وهمه پدیده ها که در آن است را آفریده ای،ای خدایی که زمین وآنچه که در آن است را پدید آوردی وما را از رحم مادران آن جای تنگ وتاریک به این دنیا آورده ای واز این دنیا به جهان ابدی خواهی برد{ما را از رستگاران} قرار بده.