رهروان عشق

رهروان عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • رهروان عشق

عکسهای رهبری

 

1473911938_1.jpg

نوحه شب عاشوراء

20 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

#بیرق_عزاء
#محرم95
نوحه شب عاشورا
ذاکر:میثم مطیعی

1476181402b963ec505aa9b2036283624e7c3e3090.mp3

 نظر دهید »

مقتل الحسین(ع)

20 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

#محرم95
#بیرق_عزاء


أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَیمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِی الجَوشَنِ، فَقالَ : اُدخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ .فَدَخَلَ القَومُ أَخَذوا کُلَّ ما کانَ بِالخَیمَةِ حَتّى أفضَوا إلى قُرطٍ کانَ فی اُذُنِ اُمِّ کُلثومٍ ـ اُختِ الحُسَینِ ـ فَأَخَذوهُ وخَرَموا اُذُنَها، حَتّى کانَتِ المَرأَةُ لَتُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَیهِ . وأخَذَ قَیسُ بنُ الأَشعَثِ قَطیفَةً لِلحُسَینِ علیه السلام کانَ یَجلِسُ عَلَیها فَسُمِّیَ لِذلِکَ قَیسَ قَطیفَةٍ وأخَذَ نَعلَیهِ رَجُلٌ مِنَ الأَزدِ یُقالُ لَهُ: الأَسوَدُ، ثُمَّ مالَ النّاسُ عَلَى الوَرسِ وَالخَیلِ وَالإِبِلِ، فَانتَهَبوها.

ترجمه: مقتل الحسین علیه السلام خوارزمى: دشمنان پیش آمدند تا به گرد خیمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نیز با آنها بود. او گفت: به درون خیمه ها بروید و جامه ها و متاعشان را بگیرید.

مردم وارد شدند و هر چه در خیمه ها بود برداشتند تا جایى که گوشواره امّ کلثوم خواهر حسین علیه السلام را هم گرفتند و گوشش را دریدند. حتّى جامه رویینِ زنان را به زور مى‌کشیدند و مى‌بردند. قیس بن اشعث قطیفه اى را برداشت که حسین علیه السلام بر روى آن مى‌نشس. او از این رو «قیسِ قطیفه» نامیده شد. همچنین مردى از قبیله اَزد به نام اسود، کفش هاى ایشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسایل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند.
مقتل الحسین للخوارزمی: ج ٢ ص ٣٧، الفتوح ابن اعثم کوفی: ج 5 ص ١٢٠:

1476178807_.jpg

 نظر دهید »

مقتل علی اکبر(ع)

20 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

#محرم95
#بیرق_عزاء
مقتل علی اکبر(ع)
لَم یَزَل یَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِن أصحابِهِ فَیُقتَلُ، حَتّى لَم یَبقَ مَعَ الحُسَینِ علیه السلام إلّا أهلُ بَیتِهِ خاصَّةً. فَتَقَدَّمَ ابنُهُ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام ـ واُمُّهُ لَیلى بِنتُ أبی مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِیِّ ـ وکانَ مِن أصبَحِ النّاسِ وَجهاً، ولَهُ یَومَئِذٍ بِضعَ عَشرَةَ سَنَةً، فَشَدَّ عَلَى النّاسِ، وهُوَ یَقولُ:

أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیّ نَحنُ وبَیتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِیّ

تَاللّه ِ لا یَحکُمُ فینَا ابنُ الدَّعِیّ أضرِبُ بِالسَّیفِ اُحامی عَن أبی

ضَربَ غُلامٍ هاشِمِیٍّ قُرَشِیّ

فَفَعَلَ ذلِکَ مِراراً وأهلُ الکوفَةِ یَتَّقونَ قَتلَهُ، فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِیُّ، فَقالَ: عَلَیَّ آثامُ العَرَبِ ، إن مَرَّ بی یَفعَلُ مِثلَ ذلِکَ إن لَم اُثکِلهُ أباهُ، فَمَرَّ یَشتَدُّ عَلَى النّاسِ کَما مَرَّ فِی الأَوَّلِ، فَاعتَرَضَهُ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ، فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ، وَاحتَواهُ القَومُ فَقَطَّعوهُ بِأَسیافِهِم. فَجاءَ الحُسَینُ علیه السلام حَتّى وَقَفَ عَلَیهِ، فَقالَ: قَتَلَ اللّه ُ قَوماً قَتَلوکَ یا بُنَیَّ ، ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ! وَانهَمَلَت عَیناهُ بِالدُّموعِ، ثُمَّ قالَ: عَلَى الدُّنیا بَعدَکَ العَفاءُ. وخَرَجَت زَینَبُ اُختُ الحُسَینِ مُسرِعَةً تُنادی: یا اُخَیّاه وَابنَ اُخَیّاه، وجاءَت حَتّى أکَبَّت عَلَیهِ، فَأَخَذَ الحُسَینُ علیه السلام بِرَأسِها فَرَدَّها إلَى الفُسطاطِ، وأمَرَ فِتیانَهُ فَقالَ: اِحمِلوا أخاکُم، فَحَمَلوهُ حَتّى وَضَعوهُ بَینَ یَدَیِ الفُسطاطِ الَّذی کانوا یُقاتِلونَ أمامَهُ.

ترجمه: یاران امام حسین علیه السلام یکى یکى پیش مى‌آمدند و مى جنگیدند و کُشته مى‌شدند تا آن که جز خانواده اش کسى با حسین علیه السلام نماند. آن گاه پسرش على اکبر علیه السلام ـ که مادرش لیلا، دختر ابى مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى بود ـ قدم به میدان نهاد. او از زیباروى ترینِ مردمان و آن هنگام هجده ـ نوزده ساله بود. او به دشمن حمله بُرد و چنین خواند: من على پسر حسین بن على ام به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر صلى الله علیه و آله نزدیک تریم. و به خدا سوگند که پسر بى نَسَب (ابن زیاد) نمى‌تواند بر ما حکم براند. با شمشیر مى‌زنم و از پدرم حمایت مى کنم؛ شمشیر زدنِ جوان هاشمىِ قُرَشى. او این کار را بارها به انجام رساند و کوفیان از کُشتن او پروا مى‌کردند که مُرّة بن مُنقِذ عبدى او را دید و گفت: گناهان عرب بر دوش من باشد اگر بر من بگذرد و چنین کند و من پدرش را به عزایش ننشانم! على اکبر علیه السلام مانند بار اوّل، بر دشمن حمله بُرد که مُرّة بن مُنقِذ راه را بر او گرفت و نیزه اى به او زد و بر زمینش انداخت. سپاهیان، گِردش را گرفتند و او را با شمشیرهایشان تکّه تکّه کردند. امام حسین علیه السلام به بالاى سر او آمد و ایستاد و فرمود: «خداوند بکُشد کسانى را که تو را کُشتند اى پسر عزیزم ! چه گستاخ بودند در برابر [ خداى ] رحمان و بر هتک حرمت پیامبر!» . سپس اشک از چشمانش روان شد و فرمود : «دنیاى پس از تو ویران باد !». زینب علیهاالسلام خواهر امام حسین علیه السلام به شتاب بیرون دوید و ندا داد: اى برادرم و فرزند برادرم! آن گاه آمد تا خود را بر روى [پیکر] على اکبر علیه السلام انداخت. امام حسین علیه السلام سر او را گرفت و [ او را بلند کرد و ] به خیمه اش باز گرداند و به جوانان [ خاندان ]خود فرمان داد و فرمود: «برادرتان را ببرید!» . آنان او را بُردند و در خیمه اى گذاشتند که جلوى آن مى جنگیدند.
الإرشاد شیخ مفید، ج ٢ ص ١٠6، مثیر الأحزان ابن نما حلی: ص 6٨، إعلام الورى طبرسی: ج ١ ص 464

1476179367_.gif

 نظر دهید »

مقتل علی اصغر(ع)

20 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

#محرم95
#بیرق_عزاء
مقتل علی اصغر(ع)

تَقَدَّموا رَجُلاً رَجُلاً، حَتّى بَقِیَ وَحدَهُ ما مَعَهُ أحَدٌ مِن أهلِهِ، ولا وُلدِهِ ولا أقارِبِهِ، فَإِنَّهُ لَواقِفٌ عَلى فَرَسِهِ، إذ اُتِیَ بِمَولودٍ قَد وُلِدَ لَهُ فی تِلکَ السّاعَةِ، فَأَذَّنَ فی اُذُنِهِ، و جَعَلَ یُحَنِّکُهُ إذ أتاهُ سَهمٌ فَوَقَعَ فی حَلقِ الصَّبِیِّ فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَینُ علیه السلام السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وجَعَلَ یُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ ویَقولُ: وَاللّه لَأَنتَ أکرَمُ عَلَى اللّه مِنَ النّاقَةِ، و لَمُحَمَّدٌ أکرَمُ عَلَى اللّه مِن صالِحٍ! ثُمَّ أتى فَوَضَعَهُ مَعَ وُلدِهِ وبَنی أخیهِ.

ترجمه: یاران امام حسین علیه السلام یک به یک گام پیش نهادند [و رزمیدند و شهید شدند] تا این که امام علیه السلام تنها ماند و هیچ یک از [مردان] خانواده و فرزندان و نزدیکانش با او نماند. او بر بالاى اسبش بود. کودکى را که همان ساعت متولّد شده بود، برایش آوردند. امام حسین علیه السلام در گوشش اذان گفت و کامِ او را بر مى داشت که تیرى آمد و در گلوى کودک نشست و ذبحش کرد. امام حسین علیه السلام تیر را از گلوى او بیرون کشید و خونش را به بدن او مالید و گفت: «به خدا سوگند تو نزد خدا از شتر صالح گرامى ترى و محمّد صلى الله علیه و آله نیز نزد خدا از صالح، گرامى تر است». سپس آمد و او را کنار فرزندان و برادرزادگانش نهاد.
تاریخ یعقوبی: ج ٢ ص ٢45:

1476179602_2.jpeg

 نظر دهید »

مقتل حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام

20 مهر 1395 توسط کوثر نهاوند(مهاجر إلی الله)

#محرم95
#بیرق_عزاء

مقتل حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
تاریخ الطبری عن حُمَید بن مسلم: خَرَجَ إلَینا غُلامٌ کَأَنَّ وَجهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ، فی یَدِهِ السَّیفُ، عَلَیهِ قَمیصٌ وإزارٌ ونَعلانِ قَدِ انقَطَعَ شِسعُ أحَدِهِما ـ ما أنسى أنَّهَا الیُسرى ـ فَقالَ لی عَمرُو بنُ سَعدِ بنِ نُفَیلٍ الأَزدِیُّ: وَاللّه ِ لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ! فَقُلتُ لَهُ: سُبحانَ اللّهِ! وما تُریدُ إلى ذلِکَ؟! یَکفیکَ قَتلُ هؤُلاءِ الَّذینَ تَراهُم قَدِ احتَوَلوهُم. قالَ: فَقالَ: وَاللّه لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ؛ فَشَدَّ عَلَیهِ.فَما وَلّى حَتّى ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّیفِ، فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ، فَقالَ: یا عَمّاه! قالَ: فَجَلَّى الحُسَینُ علیه السلام کَما یُجَلِّی الصَّقرُ، ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَیثٍ غُضُبٍّ، فَضَرَبَ عَمراً بِالسَّیفِ، فَاتَّقاهُ بِالسّاعِدِ، فَأَطَنَّها مِن لَدُنِ المِرفَقِ، فَصاحَ، ثُمَّ تَنَحّى عَنهُ وحَمَلَت خَیلٌ لِأَهلِ الکوفَةِ لِیَستَنقِذوا عَمراً مِن حُسَینٍ علیه السلام، فَاستَقبَلَت عَمراً بِصُدورِها، فَحَرَّکَت حَوافِرَها وجالَتِ الخَیلُ بِفُرسانِها عَلَیهِ فَوَطِئَتهُ حَتّى ماتَ. وَانجَلَتِ الغَبرَةُ، فَإِذا أنَا بِالحُسَینِ علیه السلام قائِمٌ عَلى رَأسِ الغُلامِ، وَالغُلامُ یَفحَصُ بِرِجلَیهِ؛ وحُسَینٌ علیه السلام یَقولُ: بُعداً لِقَومٍ قَتَلوکَ، ومَن خَصمُهُم یَومَ القِیامَةِ فیکَ جَدُّکَ! ثُمَّ قالَ: عَزَّ وَاللّه عَلى عَمِّکَ أن تَدعُوَهُ فَلا یُجیبَکَ ، أو یُجیبَکَ ثُمَّ لا یَنفَعَکَ! صَوتٌ وَاللّه کَثُرَ واتِرُهُ وقَلَّ ناصِرُهُ. ثُمَّ احتَمَلَهُ، فَکَأَنّی أنظُرُ إلى رِجلَیِ الغُلامِ یَخُطّانِ فِی الأَرضِ، وقَد وَضَعَ حُسَینٌ صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ، قالَ: فَقُلتُ فی نَفسی: ما یَصنَعُ بِهِ؟ فَجاءَ بِهِ حَتّى ألقاهُ مَعَ ابنِهِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وقَتلى قَد قُتِلَت حَولَهُ مِن أهلِ بَیتِهِ، فَسَأَلتُ عَنِ الغُلامِ، فَقیلَ: هُوَ القاسِمُ بنُ الحَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ.

ترجمه: تاریخ الطبرى ـ به نقل از حُمَید بن مسلم ـ : جوانى به سان پاره ماه شمشیر به دست، به سوى ما آمد. او پیراهن و بالاپوش و کفش هایى داشت که بند یک لِنگه اش پاره شده بود، و از یاد نبرده ام که لنگه چپ آن بود. عمرو بن سعد بن نُفَیل اَزْدى به من گفت: به خدا سوگند بر او حمله مى برم. به او گفتم : سبحان اللّه! از آن چه مى خواهى؟! کُشتن همین کسانى که گرداگردِ آنها را گرفته اند براى تو بس است. گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه بر او حمله بُرد و باز نگشت تا با شمشیر بر سرش زد. آن جوان به صورت [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد: عموجان! حسین علیه السلام مانند باز شکارى نگاهى انداخت و مانند شیر شرزه به عمرو، یورش بُرد و او را با شمشیر زد. او ساعد دستش را جلوى آن گرفت امّا از آرنج ، قطع شد. فریادى کشید و از امام علیه السلام کناره گرفت. سواران کوفه یورش آوردند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام بِرَهانند؛ امّا عمرو در جلوى سینه مَرکب ها قرار گرفت و سواران با اسب بر روى او رفتند و وى را لگدمال کردند تا مُرد. غبار [ نبرد ] که فرو نشست حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ایستاده بود و او پاهایش را از درد به زمین مى کشید. حسین علیه السلام فرمود: «از رحمت خدا دور باد گروهى که تو را کُشتند و کسانى که طرفِ دعوایشان در روز قیامت جدّ توست!». سپس فرمود: «به خدا سوگند ، بر عمویت گران مى آید که او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد و سودى نداشته باشد؛ صدایى که ـ به خدا سوگند ـ جنایتکاران و تجاوزگران بر آن فراوان و یاورانش اندک اند». سپس او را بُرد و گویى مى بینم که پاهاى آن جوان بر زمین کشیده مى شود و حسین علیه السلام ، سینه اش را بر سینه خود ، نهاده است. با خود گفتم : با او چه مى کند؟ او را آورد و کنار فرزند شهیدش على اکبر و کشتگان گِرد او ـ که از خاندانش بودند ـ گذاشت. نام آن جوان را پرسیدم. گفتند: قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب است.
تاریخ طبری: ج 5 ص 44٧

1476179931_.jpg

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 77
  • 78
  • 79
  • ...
  • 80
  • ...
  • 81
  • 82
  • 83
  • ...
  • 84
  • ...
  • 85
  • 86
  • 87
  • ...
  • 125
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

موضوعات

  • همه
  • احکام نو پدید
  • اخبار
  • به سوی ظهور
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • حجاب و عفاف
  • درباره مدیر
  • دفاع مقدس
  • دلنوشته ها
  • دینی
  • دینی،سیاسی
  • دینی،مذهبی،سیاسی
  • روز مادر
  • سواد رسانه ای
  • سیاسی
  • سیاسی
  • سیاسی،دینی
  • عکس نوشته
  • عکس نوشته ها
  • مذهبی،دینی
  • نسیم خدا
  • نوروز 96

آیتم ها

  • شب عشق
  • آخرین اخبار از حاج آقای قاسمیان
  • چندنکته
  • حج گردی
  • سه خصلت برای مومن
  • عرض تسلیت
  • گناهان نفتی و بنزینی
  • مداحی توسل به امام رضا (ع)
  • حاجی هارداسان
  • ختم مجازی
  • آموزه های شهیدجمهور
  • شهید جمهور ازدیدگاه رهبری معظم
  • پیرمرد زنبیلی
  • مهردوسویه
  • گمشده حرم
  • امیربودی،کبیر بودی
  • حدیث ناب
  • احکام آرایشهای نوپدید
  • عکس نوشته پیام رهبر انقلاب به مناسبت صدمین سالگشت حوزه علمیه
  • پیام رهبر انقلاب به مناسبت یکصدمین سالگرد تاسیس حوزه

کاربران آنلاین

  • انتظار
  • فرهنگی تربیتی مرکز آموزش های غیر حضوری
  • صفيه گرجي
  • زفاک
  • رهگذر

ساعت

ساعت فلش

کد موس یا ضامن آهو

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس