رهروان عشق

رهروان عشق

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 
  • رهروان عشق

شَبَح پشت پرده

25 شهریور 1404 توسط مریم قپانوری
شَبَح پشت پرده

شَبَح پشت پرده

 

در کوچه‌ای قدیمی، خانه‌ها به هم چسبیده بودند، دیوارها کوتاه و پنجره‌ها همیشه نیمه‌باز. انگار هر خانه، چشم و گوشی بود برای خانه‌ی کناری و وسط این کوچه، پیرزنی زندگی می‌کرد که همه او را «ننه سایه» صدا می‌زدند. نه به خاطر رنگ لباسش، بلکه چون همیشه مثل سایه دنبال زندگی دیگران بود.

 

صبح‌ها زودتر از همه بیدار می‌شد، پشت پنجره می‌نشست، چای تلخ می‌نوشید و با چشم‌هایی تیزتر از رادار، رفت‌وآمدها را رصد می‌کرد. اگر کسی در خانه‌اش مهمان داشت، ننه سایه اولین کسی بود که می‌فهمید. اگر کسی ساکی به دست داشت، او اولین کسی بود که می‌پرسید: «چی توشه؟»

 

همه‌چیز برایش مأموریت بود. مأموریتی بی‌پایان برای کشف رازهایی که هیچ ربطی به او نداشتند. می‌پرسید، می‌کاوید، می‌نوشت و آخرش با لبخندی مصنوعی می‌گفت: «فقط کنجکاوم!» اما هیچ‌کس باور نمی‌کرد چون این کنجکاوی، بوی فضولی می‌داد.

 

راوی داستان، زنی جوان با سه بچه، اهل نوشتن و اهل سکوت بود. سرش توی لاک خودش، قلمش همدم شب‌هایش بود اما ننه سایه ول‌کن نبود. یک روز، وقتی مهمانی از سربازی برگشته با ساکی پر از خاطره وارد خانه‌شان شد، هنوز در بسته نشده بود که صدای ننه سایه از پشت در بلند شد: «این آقا کی بود؟ اون ساک چیه؟»

 

روزی دیگر، در خیابان، همان زن با بچه‌هایش درگیر خرید بود که ننه سایه با دستانی پر از نان و هندوانه، لپ بچه‌ها را بوسید و بعد، بی‌مقدمه پرسید: «راستی اون قضیه‌ی چند ماه پیش چی شد؟ راست بود؟»

 

بچه‌ی کوچک‌تر، محمدجواد، در کالسکه گریه می‌کرد. مغازه‌دارها نگاه می‌کردند. زن جوان خجالت‌زده، عصبانی و درمانده بود. دلش می‌خواست فریاد بزند: «بابا دست بردار!» اما فقط سکوت کرد. چون می‌دانست بعضی‌ها با هیچ حرفی متوقف نمی‌شوند. بعضی‌ها نفس آدم را می‌گیرند، مثل سایه‌ای که همیشه هست، همیشه می‌پرسد، همیشه می‌کاود.

 

و در دلش زمزمه کرد:  

«وَلَا تَجَسَّسُوا»  

یعنی تجسس نکنید!

یعنی بگذارید آدم‌ها نفس بکشن، بی‌دغدغه‌ی نگاه‌های مزاحم.

#نقد 

#به_قلم_خودم 

✍🏻مریم قپانوری

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: حس کنجکاوی شبح پشت پرده فضولی و دخالت در حریم خصوصی

موضوعات: دینی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

موضوعات

  • همه
  • احکام نو پدید
  • اخبار
  • به سوی ظهور
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • تبلیغات
  • حجاب و عفاف
  • درباره مدیر
  • دفاع مقدس
  • دلنوشته ها
  • دینی
  • دینی،سیاسی
  • دینی،مذهبی،سیاسی
  • روز مادر
  • سواد رسانه ای
  • سیاسی
  • سیاسی
  • سیاسی،دینی
  • عکس نوشته
  • عکس نوشته ها
  • مذهبی،دینی
  • نسیم خدا
  • نوروز 96

آیتم ها

  • چگونه نام و یاد اهل بیت (ع)را زنده نگه داربم؟
  • تب واکسن،بغض شهادت
  • حقوق والدین بر فرزندان
  • آنچه که از پدر به ما به ارث رسیده است
  • راه رسیدن به خدا
  • رقص عقربه‌ها در بلندترین شب
  • یلدای پرتقالی
  • چگونه یلدایی متفاوت برگزار کنیم؟
  • متن تبریک ویژه شب یلدا
  • خیاط زندگی
  • نازپرورده و خود شیفته
  • راهکارهای داشتن زندگی بهتر
  • چگونه یلدایی خاص برگزار کنیم؟
  • راهکارهای ساده زیستی در زندگی
  • چگونه قدردان زحمات دیگران باشیم؟
  • چگونه با فرزند خوانده خود رفتار کنیم؟
  • نجوای عروس با مادرشوهر
  • باران اشک بر زمین بی‌تاب
  • رنج کشیده، به یاد مادران آسمانی
  • زیر نور خورشید

کاربران آنلاین

  • نورفشان

ساعت

ساعت فلش

کد موس یا ضامن آهو

جستجو

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس